قسمت چهل و دوم قصه های هزار و یک شب

شب سی و یکم: حکایت کور

در قسمت چهل و یکم قصه های شهرزاد، حکایت بق بق را نیمه کاره شنیدیم. حکایتی بق بق داستان دومی بود که دلاک از برادرانش برای خلیفه روایت می کرد، تا خود را جوانمرد و کم حرف جلوه دهد.

شنیدیم که عجوزه ای راه بق بق را گرفت و گفت می خواهم کاری کنم تا با مه رویی زیبا پیکر همی عیش و نوش کنی و تا هنگامه سحر به طرب لذت درآیی. بق بق نیز به طمع، سخنان عجوزه را پذیرفت و همراه او به سرای دخترکان وارد شد. دخترها او را تحقیر می کردند اما عجوزه به بق بق می گفت تو تحمل کن تا مراد دل خود بیابی. مثل همیشه در اوج داستان، سپیده دمید و شهرزاد کتاب خود را بست.

حال ادامه ماجرا را خواهیم شنید، و پس از آن حکایت سومین برادر نیز باز گو خواهد شد. پس همین الان قسمت چهل و دوم از مجموعه داستان های صوتی هزار و یک شب به نام حکایت کور را پخش کنید و لذت ببرید.

عوامل تولید:

گوینده: ریحانه زارعی

صدابردار: علی اقبال

تدوینگر: رضا طریحی

تهیه شده در استودیو نت به نت

 بر اساس کتاب قصه های هزار و یک شب

 پخش از وبسایت فرهنگی آموزشی نت به نت