آموزش آهنگ چو مرغ شب برای سه تار

درود به همراهان وبسایت نت به نت . در این بخش آهنگ زیبای «چومرغ شب » از تصنیف های جاودان ایرانی را به شما آموزش میدهم . این تصنیف در مایه آواز دشتی ساخته و اجرا شده است . قبل تهیه این آهنگ بشنوید شرح حالی از قطعه چومرغ شب . 

بم زلزله شد! بی شک این خبر شوم را همه به خاطر داریم. چند ده هزار از هم وطنانمان،آنشب با تمام قصه ها و خاطرات، کرده ها و نکرده ها، به خواب رفتند.اما دگر چشم نگشودند. آن پایان غم انگیز، و این داغ ماندگار بر دل های ما مضاعف گشت با شنیدن خبر خاموش شدن صدای گرم و دلنشین استاد ایرج بسطامی . خالق گل پونه ها، که دیگر هیچ وقت نگفت : من مانده ام تنهای تنها به میان سیل غمها. اما آوازه اش و آوازش در گوش دل ما شنیده میشود هنوز. روحش شاد و یادش گرامی.

آموزش سه تار در وب سایت نت به نت

تصنیف چومرغ شب ، کاری بداهه و دلنشین از استاد ایرج بسطامی 

مرغ شب که به تعبیر برخی، نماد از همان پرنده شب بیدار یعنی جغد میباشد ، و به اشتباه در سر ما کرده اند که آوازش نشان از شومیت و خبری بد می باشد، نه تنها شوم نیست ، بلکه آوازش زنهاری به گذر اسرار آمیز زمان و سر گرم شدن ما به مسائل دنیویست. در آواز مرغ شب هشدار و آگاهی نسبت به غافل بودن از خودمان نهفته. به وضوح میتوان در این شعر از خوش خبری مرغ شب پرده برداشت. نه تنها از خوش خبری، بلکه از فداکاری.

 توصیفی برآنچه گفته شد: 

مرغ شب که خواندش را  به خاطر طوفان دل سراینده قطع کرد و رفت « طوفانی پر از غم ، غوغایی از ابرهای سیاهی بر پیکر مهتاب » شاعر ابتدا به ساکن در حالت اعتراض به مرغ شب میگوید خوب دل رمیده ی ما را چون روح سالمرده و تنهای مرداب تنها گذاشتی. آنهم در این شب پر از غم .

با مراجعه با این لینک کلیه آموزش آهنگ ها را مشاهده کنید

اما مرغ شب کجا رفت؟

شاعر با چرخشی سریع نسبت به موضع گیری اولیه خود میگوید: شاید رفته ای تا سوز برف را تبدیل به اشک لطیف باران کنی. شاید رفته ای رنگ سرخ طلوع را بر سیاهی شب تار آوری.
ای مرغ ! چه کردی که باران را بر تن تشنه من آوردی؟ آری.شاعر ابتدا معترض به مرغ شب بود. سپس نزد خود اندیشید که مرغ شب خودش را فدای دل غمزده و طوفانی شاعر کرده.خواندنش را فدای خوشترحالی سراینده اش کرده. و در پایان؛حال که پرده های سیاهی کنار رفته و باران رحمت بر کویر تشنه باریده و شب سیاهی به طلوع رسیده، سراینده با دلی تهی از غم میگوید: تو می آیی مرغکم.تو می آیی. تو می آیی...استاد بسطامی این تصنیف بداهه را در مایه ی دشتی اجرا کرده ، آموختن آن و نواختنش ، میتواند حال خود و مستمعین را به یاد شاعر و آن شب و مرغ شبش بهتر کند.

متن شعر آهنگ چومرغ شب

چو مرغ شب خواندی و رفتی دلم را لرزاندی و رفتی / تو اشک سرد زمستان را، چو باران افشاندی و رفتی

به باغ قصه به دشت خواب / سایه ی ابری است در دل مهتاب / مثل روح آزرده مرداب

چو مرغ شب خواندی و رفتی دلم را لرزاندی و رفتی / تو اشک سرد زمستان را چو باران افشاندی و رفتی

سیاه شب لاله افشان شد / کویر تشنه گلستان شد

 تو می آیی هاااااای تو می آیی

ز باغ قصه به دشت خواب ، ز راه شیرین پر مهتاب / تو می باری چون گل باران ، به جام نیلوفر مرداب 

نت آهنگ « چومرغ شب » به همراه ویدئوی آموزشی داخل فایل دانلودی قرار دارد . حجم فایل 78 مگابایت است . فایل به صورت zip میباشد . بعد از دانلود آن را unzip کنید و استفاده کنید . توصیه میکنم هنگام خرید فیلتر شکن خود را غیر فعال کنید .

اجرای آهنگ « چومرغ شب » توسط علی اقبال