آیا موسیقی سلیقه ایست؟
تیتر این مطلب تفاوت مخاطبان محمدرضا شجریان با مشتریان همایون شجریان نیست .
تیتر اصلی این مقاله « آیا موسیقی سلیقه ایست؟ » است .
حتما شما هم این گزاره را شنیده اید که موسیقی سلیقه ایست و بعد از بیان این گزاره افراد سبد شنیداری خویش را توجیه میکنند . بله موسیقی سلیقه ای است ولی در ادامه این گزاره جمله ای دیگر نیز هست و اینکه سلیقه امری اکتسابی است و متغییر اجتماعی است . بنابر این قابل سنجش و تفکیک و تقسیم بندی و حتی رتبه بندی است . سلیقه هیچ سرشتی ندارد ، بلکه در فرآیند جامعه پذیری افراد شکل می یابد . عوامل بسیاری در جامعه پذیری اشخاص دخیل هستند . خانواده ، آموزش و پرورش ، رسانه ها ، پاره گروه های اجتماعی و ..... ولی فرد نیز در جامعه پذیری ثانویه در شکل یابی و قوام آن ، عامل و دخیل است . مگر اینکه هیچگاه به فاعل شناسا بدل نشوند و همواره سوژه تاثیر پذیر باقی بماند . متاسفانه اکثریت جامعه در همین سطح سوژگان ، منفعل و خنثی باقی می مانند که همواره تحت تاثیر فرا روایت هایی هستند که قدرت و ثروت با سلطه رسانه ای به آنها تحمیل میشود .
بنابر این میتوان سلیقه را بر اساس شاخصه های مختلف تفکیک و بازشناسی کرد مانند « سلیقه دون ، سلیقه میانمایه و سلیقه والا » یا بر اساس شاخصه های اقتصادی ( سلایق طبقات مختلف اقتصادی ) یا بر اساس قشربندی های اجتماعی یا منزلتی و ..... در اینجا اشاره ای بسیار کوتاه به تفکیک بین « سلیقه مخاطبی » و سلیقه « مشتری گونه » میکنم . مخاطب همان سوژه شناساست ؛ کسی که در مواجهه با هر اثری منغعل نیست و آن را بر اساس سرمایه علمی و فرهنگی و اجتماعی انباشت شده مرتبط با آن اثر در خود ، واسازی و باز شناسی و از فرایند آن به شناخت و در نهایت به لذت میرسد . مشتری کسی است که مهمترین سرمایه او سرمایه اقتصادی است و لذت بلادرنگ اصلی ترین ابزار شناخت اوست . ابزاری که از پیش ، تحت هژمونی فرا روایت ها شکل یافته است . او مشتری محصولات است نه مخاطب آثار .... او محصولی میخواهد که همچو ساندویچ بلافاصله بعد از مصرف او را سیر و هیجانات و سلایق روانی اش را ارضاء نماید . سلیقه مشتری همیشه بر اساس مناسبات بازار شکل میابد و بر اساس همان قوانین ارضاء می شود .