بداهه نوازی؛ سرریز هنر از عالم معنا
عالم رویا، بیانگر قدرت اعجاب انگیز مغز
همه ما با عالم عجیب رویا در خواب آشنا هستیم. خواب هایی که اگر در بیداری یادمان بماند، از عمق و بار معنوی آنها شگفت زده می شویم. تصاویری می بینیم که در بیداری حتی با تخیل قدرتمندمان قادر به ساخت آنها نیستیم. گاه این خوابها بسیار شیرین و لذت بخشند، گاه کابوسی ترسناک. گاه آنها را به نام رویای صادقه می شناسیم، گاه با درگذشتگان روبرو می شویم. وجه مشترک همه خوابها این است که اصولا نمی توانیم غیر واقعی بودن آنها را تشخیص دهیم. گویی گردونه ای به چرخش در آمده و از جایی که هیچ نقشی در آن نداریم، پیام های پیوسته ای برای ما پخش می کند. علم بشر تا به حال تحقیقات زیادی در مورد خواب دیدن و ماهیت آن انجام داده است. عجیب ترین رویا ها را در عمیق ترین لایه های خوابمان می بینیم. علم می گوید ذهن ناخود آگاه انسان با وجود میلیاردها ارتباط بین نورون ها، بسیار فعالتر، قدرتمندتر و معناسازتر از ذهن خودآگاه و هشیار ماست. برای خلق این تصاویر پر معنا، هیچ تصمیمی نمی گیریم، آنها را نمی سازیم؛ بلکه تصاویر به صورت پیوسته و خود به خود ساخته می شوند و ما فقط ناظر جولان دهی این ذهن دست نیافتنی هستیم. حتی زمان هم بازیچه این قدرت می شود. گاه روزها در گیر یک خوابیم در حالی که زمان واقعی آن در جهان سه بعدیمان به یک ساعت درازا دارد.
منشا قدرت ناخودآگاه مغز کجاست؟
این که منشا قدرت اسرار آمیز مغز کجاست، تا به حال مکشوف نگشته است. علوم مختلف انسانی، پزشکی، عصب شناسی و... هر کدام تعاریف خود را دارند. برخی قابلیت ویژه مغز را در تعامل توده نورون ها جستجو می کنند و همه چیز را دارای ریشه ای مادی و قابل تفسیر می دانند. برخی با اشاره به قدرت های خاص مغز مثل تله پاتی، حس ششم، رویاهای صادقه و... این قدرت را دارای منشایی از جنس فرا انسانی و الهی می دانند. برخی دگر آن را به انرژی کائنات و همسویی ما با آن می پندارند. هر چه هست، ما با این حقیقت روبرو هستیم که ذهن برتر ما بسیار بالاتر از افق دسترسی ما وجود دارد و ماهیت وجودی خود را به اثبات رسانیده است. وحی راه حل مسائل پیچیده، الهامات، پیش بینی اتفاقی قریب الوقوع، شارش هنرهای ناب و بداهه و... بارها به تجربه آحاد بشر رسیده است. مثال ساده آن را شاید به هنگام کار با وسیله ای همچون اتومبیل دیده اید. مسیری را بدون آنکه کوچکترین حضور ذهنی داشته باشید، بدون نقص و با مهارت کامل رانندگی کرده اید. فکرتان جای دیگر است اما اعضای شما در اوج هماهنگی وظایف کلاج گیری و تعویض دنده و کم و زیاد کردن سرعت را انجام میدهد. اگر هم به خطری برسید که نیاز به تصمیم گیری داشته باشید، بلافاصله ذهن ناخودآگاه، شما را مطلع می کند تا به سرعت به موقعیت خود باز گردید. این یک مثال بسیار ساده بود که نشان از وجود ذهنی برتر در پوشش ذهن هشیار ما میدهد. منشا آن هر چه باشد، ما از این موهبت برخورداریم و در مواقع لزوم از آن میتوانیم برای رسیدن به کمال استفاده کنیم.
طلاقی ذهن هشیار و ناهشیار
در صحبت های قبلی برای نشان دادن قابلیت های ذهن ناخودآگاه یا ناهشیار، خواب دیدن را مثال زدیم. اما همیشه هم این قدرت در رویا خود را بروز نمیدهد و در هشیاری نیز به سراغ ما می آید و ما با کمی تمرین و تمرکز می توانیم این طلاقی را پررنگ تر کنیم و الهامات ناب را در زمان هشیاریمان دریافت نماییم. هنر، یکی از مصادیق بارز این موضوع است. شخص هنرمند هر چه در چنته دارد را به میان می گذارد تا اثری از خود خلق کند. این اثر حاصل سالها تمرین های سخت و ممارست ویژه هنرمند می باشد. اما گاهی هنر مثل یک چشمه در هنرمند می جوشد. هنرمند تلاشی نمی کند ولی خود به خود اثری میسازد که در صورت ثبت، شاهکار آن هنرمند میگردد. اکثر شعرا، نوازندگان، معماران، نویسندگان و... این تجربه را داشته اند. شاعر ناگهان جوششی در خود احساس می کند و بدون آنکه در چینش لغات تلاشی کند، خود به خود کلمات و ابیات از قلم او روی کاغذ پیاده می شود و بدون درنگ و مکث یک شعر کاملا بی نقص و بی بدیل را پدید می آورد. شعری که با توانایی هوشمند خود نمی توانست حتی شبیهاش را بگوید. آری طلاقی ذهن هشیار و ناهشیار در عاملی همچون هنر به وضوح مشاهده می گردد و ما میخواهیم در مورد ناب ترین نوع این طلاقی، یعنی بداهه نوازی با شما سخن بگوییم.
بداهه نوازی، سرریز هنر از عالم معنا
بداهه نوازی یعنی نوازنده بدون هیچ هدف قبلی و بدون آنکه مشخص کرده باشد، دست به ساز می برد و اجازه می دهد نت ها بر اساس حس او و توسط اندام حرکتی او به ملودی تبدیل شوند. اکثر اوقات این بداهه نوازی با هشیاری انجام می گیرد. نوازنده میداند در چه حالی می نوازد و سمت و سوی آن حس و حال را به صورت خطی ادامه می دهد. اما گاها پیش می آید آنچه بر ساز می نشیند، فارغ از آن چیزی است که نوازنده قبلا تجربه کرده است. جوششی رخ می دهد که نت ها خود به خود ساخته می شوند. خلق ملودی بی همتا رخ می دهد. چیزی که نوازنده هیچ گاه تا به حال به مانندش ننواخته است. صحبت از همان طلاقی ذهن برتر و ذهن عادی است. نوازنده با توجه به حس و حال خود با جستجویی در عمیق ترین لایه های ذهن خود توانسته دریچه ای از عالم دیگر باز کند، از همان جنس رویا.
بداهه نوازی های خود را حتما ضبط کنید
بداهه نوازی وقتی از سوی ضمیر ناخودآگاه نوازنده بجوشد، یعنی یک سر نواختن او وصل شده به یک چشمه نا متناهی از عالم معنا. هر چند گفتیم مشخص نیست این سر چشمه کجاست، آیا در ضمیر بی کران ماست، یا خارج از این تن در بیکرانی کائنات و عالم غیب نهفته است؟! اما هر چه هست این تبلور ملودی، بسیار خاص و ناب می باشد. شاید از هر ده باری که دست به ساز ببریم و بداهه نوازی کنیم، یک بار آن شاهد چنین رخدادی باشیم. شاید هم در سراسر عمرمان به دفعات معدودی شاهد این رخداد باشیم. پس بهتر است حتما قبل از نوازندگی یک رکوردر ساده در دسترسمان باشد و با فشار دادن دکمه ضبط آن به بداهه نوازی بپردازیم. شاید یکبار ملودی ای خلق شد که بعدا با پرداختن به آن بتوانیم یک شاهکار ماندگار از خود به ثبت برسانیم. حیف است اگر این لحظاتی که دریچه ای بین نوازنده و دنیای معنا باز شده، همچون شهابی گریزان رخ نمایی کند و برود. باید آن را ثبت کرد. اکثر آثار فاخر و ماندگار جهان از بزرگترین نوازندگان به همین شکل رقم خورده است. یک ملودی در ناخودآگاه آنان جوشیده و توانسته اند آن را ثبت کنند. پس از آن با چیدن شاخ و برگ های اضافی و نشاندن آن بر روی قوانین تئوری موسیقی، شاهکاری را خلق کرده اند که دیگر برای همیشه بی تکرار شده است.
نوازندگان عزیز! ضبط کردن را جدی بگیرید. همه هنرمندان در شاخه های دیگر هنری این کار را می کنند. شعری به یکباره در ذهن یک شاعر می جوشد، بی درنگ دست به قلم می شود تا بتواند حداقل شاخصه های مهم آن را بنویسد. موسیقی از صوت تشکیل شده و ابزار ثبت آن، وسیله ضبط صداست. بداهه نوازی گاه غوغایی به پا می کند که هیچ گاه نوازنده توانایی ساختن آن در هشیاری کامل را نخواهد داشت. قدر این موهبت اسرار آمیز را بدانیم و ما هم در خلق آثاری که از بطن عالم معنا به امداد زیباتر شدن جهان مادیمان می تراود، سهیم باشیم و البته این نکته را بدانیم که برای بداهه نوازی، بایستی با حداقلی از مهارت نوازندگی حرفه ای آشنایی داشته باشیم.
تهیه شده در وب سایت فرهنگی آموزشی نت به نت
نویسنده: محمد حنطه ای