ساز خوب یک سرمایه است
ساز خوب یک سرمایه است
ایده نوشتن این مقاله موقعی به ذهنم رسید که در کافه ای دنج نشسته و در افکار خود غرق بودم، که از سیستم صوتی کافه صدای تار استاد شهناز پخش شد. کمتر جایی دیده بودم که موسیقی خوب پخش کنند. ولی این کافه همیشه موزیک های فاخر و اصیل می گذاشت. کاملا غرق در فضای تار نوازی استاد شهناز شده بودم. به این فکر میکردم یعنی میشود من نیز روزی با این طراوت ساز بزنم؟ واقعاً خود استاد موقع نواختن این قطعات چه حسی دارد؟ و اینکه چقدر سازشان خوش صداست. خلاصه در رویای شیرینی بودم و با خودم گفتم واقعاً این همه زیبایی و ذوق یک سرمایه است. همین کلمه سرمایه من را یاد حرف استادم «جناب جعفری فرد» انداخت که میگفت: ساز خوب سرمایه است! بلافاصله دفترچه یادداشت و خودکار را از کیفم بیرون آوردم و این عنوان را نوشتم تا برایش مقاله ای بنویسم.
آموزش سه تار در وب سایت نت به نت
حرفی که استادم پیش از خرید ساز به من زد
زمانی که احساس کردم نیاز به خرید یک تار جدید دارم ، نزد استادم آقای جعفری فرد رفتم تا از ایشان راهنمایی بگیرم. او از نظر فنی و همچنین درک صدای ساز دارای تجربه فراوانی بود و من به شدت ایشان را قبول داشتم. در این آشفته بازار ساز، اگر یک راهنمای خوب نداشته باشید یا از لحاظ فنی ساز را نشناسید، به راحتی کلاه سرتان میگذارند. به گونه ای که خودتان هم نفهمید. متاسفانه بی انصافی و مادی گرایی به حوزه هنر هم رسوخ کرده و هنرمند نماهایی با کلمات شیرین و گوش نواز، و با لبخندی ملیح سر خلق را کلاه های گشادی می گذارند. به همین جهت استادم را بهترین راهنما برای انتخاب سازم می دانستم. خدمتشان رفتم و موضوع عوض کردن ساز را با ایشان مطرح کردم. حقیقتاً سر یک دو راهی گیر کرده بودم. آیا ساز قدیمی ام را نگه دارم و یک ساز جدید بخرم؟ یا اینکه این ساز را بفروشم، مبلغی روی آن بگذارم و سازی جدید بخرم!؟ اینجا بحث و عقل و احساس حاکم بود. از یک طرف به ساز قدیمی خود وابسته بودم و می گفتم چطور از آن دل بکنم؟ سازی که چند سال با آن نواخته بودم و همچون همدمی با وفا بود برایم. چه روز و شب هایی که با آن نواختم و حال خوب پیدا کردم. از جهتی هم به این فکر میکردم اگر یک ساز حرفه ای بخرم، دیگر انگیزه این را نخواهم داشت سراغ این ساز بیایم. مثل اینست که شما سالها یک خودروی پراید داشته باشید و حالا یک تویوتای فول آپشن بخرید. به هیچ وجه دیگر سراغ پراید نمی روید. در ضمن پول زیادی هم نداشتم. گفتم هرچه استاد جعفری فرد بگوید همان کار را خواهم کرد.
استاد جعفری دلم را صاف کرد و اینگونه مرا آگاه کرد: آقای اقبال! به نظر من ساز قدیمی ات را بفروش و هر چقدر پس انداز داری روی آن بگذار و یک ساز حرفه ای بخر. مطمئن باش وقتی یک ساز خوب بگیری، دیگر سراغ ساز قبلی نخواهی رفت. آن وقت ساز قبلی تو فقط خاک خواهد خورد و تو بیشتر در قبالش احساس گناه خواهی کرد. اگر ساز خوب و تضمین شده میخواهی همین تار را بردار. از نظر من هم صدای زیبایی دارد هم کیفیت ساختش عالی است. ایشان کمی برایم نواخت و به طور کامل از جزییات ساز برایم گفت. این تار از ساخته های استاد قوامی بود. ایشان دوعدد تار مهر قوامی داشت. یکی را برای خودش انتخاب کرده بود و این یکی را هم برای فروش گذاشته بود. ساز را از ایشان گرفتم و با کسب اجازه مضراب را برداشتم و زخمه ای به آن زدم. اولین مضراب را که بر ساز زدم گویی دلم فرو ریخت. تار و پود وجودم سرشار از حسی تازه شد. شروع کردم به نواختن. اصلاً از نواختنش سیر نمی شدم. یک آرامش خاصی بر دلم نشسته بود. به استاد گفتم من این ساز را به هر قیمتی که شده، می خواهم. به شدت بر دلم نشسته. چقدر خوش صداست. چقدر خوش دست است و سبک. استاد هم این ها را تایید کرد و گفت به همین علت این ساز را به شما پیشنهاد دادم. سپس قیمتش را پرسیدم. استاد گفت قابل ندارد. این ساز را همان قیمت که خریده ام به شما میدهم. 9 میلیون تومان!! یک لحظه جا خوردم اما به روی خودم نیاوردم. در آن زمان این مبلغ برای یک جوان کم سنی مثل من تقریبا دست نیافتنی بود.
نمی دانستم چطور به استاد بگویم که این قدر پول ندارم. کمی فکر کردم و گفتم: چقدر عالی! وقتی شما تایید می کنید و می فرمایید ساز حرفه ای است، پس حتما این قیمت می ارزد. اما یک مشکلی وجود دارد. من در این حد پول ندارم و اصلا نمیدانم نیاز هست اینقدر هزینه کنم؟ از طرفی هم دیوانه این تار شده ام. لطفاً مرا راهنمایی کنید. جناب جعفری با یک مدیریت عالی و دقیق راهکاری پیش پایم گذاشت و گفت: عزیزم همانطور که گفتم ساز قدیمی خودت را بفروش. درست است به آن وابسته ای، ولی الان باید منطقی پیش رفت. وابستگی های مادی نباید جلوی پیشرفتت را بگیرد و تو باید یاد بگیری که در بزنگاه های زندگی، هنر از دست دادن را در خود تقویت کنی. مطمئن باش وقتی این ساز را برداری، دیگر سراغ آن یکی نخواهی رفت. کمکی که من میتوانم بکنم این است که ساز قدیمی تو را 4 میلیون بردارم. 5 میلیون باقی می ماند. شما چقدر پول داری؟ گفتم 3 میلیون. گفت: پس با این حساب مشکلت این دو ملیون باقی مانده است. دیدی چقدر راحت شد؟ این کاری که میخواهم برایت انجام بدهم را برای هر کسی انجام نمیدهم. من این ساز را نقد خریده ام، اما چون واقعاً دوست دارم پیشرفت کنی و لایق این ساز هستی، مابقی پول «همان 2 میلیون» را در یک چک کوتاه مدت از تو می گیرم...
من که به شدت نا امید بودم و اصلا در خودم نمی دیدم بتوانم این مبلغ را تهیه کنم، از خوشحالی داشتم بال در می آوردم. استاد خیالم را راحت کرد و در ادامه گفت: در مورد اینکه گفتی آیا صلاح است برای ساز اینقدر هزینه کنم، باید بگویم ساز خوب یک سرمایه است. هرچه با آن بنوازی خوش صدا تر می شود و حتی اگر روزی بخواهی آن را بفروشی، قیمت آن بسیار از آنچه خریده ای بیشتر می شود. ساز حرفه ای همیشه خواهان دارد. البته هیچوقت آن را نخواهی فروخت. چون هر روز از نواختنش لذت خواهی برد. این را تاکید میکنم «ساز خوب!». چرا که ساز آماتور را هر چه هم با آن بنوازی، تفاوتی نخواهد کرد. و به جز اینکه صدای آن بهتر نمیشود، حس و حال تو را هم از بین می برد. حرفهایش جملگی بر دلم نشست. طبق گفته ایشان «تار با مهر استاد قوامی» را تهیه کردم و امروز بعد از 4 سال از آن داستان به حرف ایشان رسیدم. هم صدای آن زیباتر شده و هم اگر امروز میخواستم آن را تهیه کنم باید ۱۶ میلیون پول می دادم. از ایشان بابت راهنمایی ارزنده اش سپاسگزارم و دعایشان میکنم.
صحبتی با نوازندگان
دوستان عزیز! اگر تصمیم به خرید سه تار یا هر ساز دیگری دارید، دنبال ارزان خریدن نباشید. بعضاً هنرجویان میپرسند فلان سایت سه تار میفروشد 300 هزار تومان. یا دوستم یک سه تار دارد که 200 هزار تومان می فروشد. به نظرتان خوب است؟ من واقعاً در مورد این سازها نظری ندارم. چون اگر فرآیند ساخت یک سه تار را ببینید، بدون شک تعجب می کنید چرا این قیمت است. این سازهای ارزان در محیطی مثل خط تولید یک کارخانه ساخته می شوند. چند کارگر نشسته اند و چوب ها را با سرعت بالا مونتاژ می کنند. یکی کاسه میسازد، یکی دسته میتراشد، یکی صفحه آماده میکند. خلاصه همه مشغولند تا به سرعت یک ساز آماده شود و چون بحث بیزینس و سود در میان است، خبری از کیفیت نیست و کمیت بر آن ارجحیت دارد. شاید در یک روز 10 عدد سه تار تولید شود. و این طبیعی است که یک سه تار میشود 300 هزار تومان که همین مبلغ هم به نظر من زیاد است. در مقایسه با آن وقتی یک استاد به تنهایی و با تمام تجربه اش، وقت را صرف تولید یک ساز میکند و با رعایت قواعد و اصول مربوطه یک صفحه و یک دسته را میتراشد، و فقط روی ساخت گوشی ها چند روز وقت میگذارد تا خوب کوک نگه دارد، مطمئنا از دل آن ساز صدایی متفاوت به گوش خواهد رسید. آنوقت میتوانیم بگوییم که آن قطعا یک اثر هنریست.
بدون شک بین این دو نوع ساز، از زمین تا آسمان فرق است و داستان به اینجا خواهد رسید که شما با خرید ساز 300 هزار تومانی، ذوق هنری خود را لوث کرده ولی با خرید یک ساز ۲ میلیونی، سرمایه ای را برای هنر و ذوق خود اندوخته اید. پس خواهش میکنم به این موضوع دقت کنید که ساز خوب یک سرمایه است. من به شخصه به هیچ هنرجویی سازهای بی کیفیت را پیشنهاد نمیکنم. چرا که معتقدم این کار خیانتی است در حق او. البته هنرجو حق انتخاب دارد و هیچ اجباری در کار نیست، این را میگویم چون وظیفه انسانی خود می دانم.
بنده گلایه ای دارم از آن عزیزانی که با شنیدن قیمت 2 میلیون برای ساز تعجب میکنند. دوست عزیز، این گوشی هوشمندی که همین الان داری با آن این مقاله را میخوانی، اگر دومیلیون بیشتر نباشد مسلما کمتر نیست. یک وسلیه مصرفی که بخش زیادی از آن را ربات ها مونتاژ کرده اند و در ویترین هزاران فروشگاه وجود دارد. برای آن میتوانید هزینه کنید ولی برای یک ساز عالی که ساخته دست یک استاد چیره دست است و نمونه آن در هیچ کجا نیست، این امر مشکل می نماید! لذا خواهشمندم بینش خود را بیشتر کنید و به حرفهای من که کاملا از روی دوستی است فکر کنید.
خرید سه تار از فروشگاه نت به نت
نکته ای را عرض کنم خدمت دوستانی که قصد خرید سه تار از فروشگاه سایت ما یعنی فروشگاه نت به نت را دارند. اگر به فروشگاه سایت سر زده باشید، می بینید که ساز زیادی جهت فروش نگذاشته ایم. چون کار ما بیزینس ساز نیست. سه تارهای موجود داخل سایت را صرفا به درخواست هنرجویان داخل سایت قرار می دهیم. هر از گاهی که به کارگاه اساتید می روم، از بین سازهای ایشان تعدادی را گلچین میکنم و در وبسایت قرار میدهم تا هنرجویانی که طالب یک ساز باکیفیت و تایید شده هستند آن را تهیه کنند. من به شخصه روی هیچ مُهری تعصب ندارم و ملاکم برای انتخاب ساز، خوش صدایی و خوش ساخت بودن آن است.
خرید سه تار از فروشگاه نت به نت
پیروز باشید.