چگونه بر بی حوصلگی های پیش از تمرین غلبه کنیم ؟
چگونه بر بی حوصلگی های پیش از تمرین غلبه کنیم ؟
گاهی اوقات پیش آمده که هیچ انگیزه ای برای تمرین کردن ندارید و دست و دلتان به ساز نمی رود. وقتی یاد تمرین های انجام نداده می افتید، دچار یک بیقراری می شوید که برایتان عذاب آور است. راهکارش چیست ؟
با توجه به مطالعاتی که انجام دادم، راهکار نجات از این بیقراری دو فاکتور مهم است.
۱.برنامه ریزی
۲.انگیزه
بیایید نوازندگی را به دو دسته تقسیم کنیم. دسته اول شامل نواختن درسها و تمرینات تکنیکی است. و دسته دوم نوازندگی برای لذت بردن یا به قول معروف «نواختن برای دل خودمان» می باشد.
حالا میخواهیم بی حوصلگی را در مورد این دو دسته بررسی کنیم و ببینیم برای کدامیک حتما می بایست بر بی حوصلگی غلبه کرد.
بدون شک برای دسته اول یعنی نواختن تمرینات تکنیکی و درسهای کتابی؛ باید بر بی حوصلگی غلبه کرد! زیرا آنها تکلیف است و به طور طبیعی هیچکس از تکلیف خوشش نمی آید و ذهن شما دائم به دنبال طفره رفتن می باشد. پس باید خود را مجبور کنید که در فلان ساعت تمرین کنید. دقیقاً مثل رژیم غذایی یا درس خواندن برای امتحان. هیچکس از شب امتحان خوشش نمی آید، ولی باید خواند تا در آزمون موفق شد. برای نوازندگی کسی شما را وادار به تمرین نمی کند. این خودتان هستید که برای بدست آوردن نتیجه مطلوب، برنامه ریزی می کنید و همین تعهد است که از شما یک نوازنده عالی می سازد. دسته دوم نواختن برای دلتان است که این هیچ زمان مشخصی ندارد. هر موقع عشقتان کشید و حسش را داشتید شروع می کیند به نواختن و لذت بردن.
شاید بپرسید کدام از این دو گروه از اهمیت بیشتری برخوردار است. در پاسخ باید گفت دسته اول. زیرا تا به تکنیکهای یک ساز مسلط نباشید و یا با نت های آن آشنایی نداشته باشید و نتوانید راحت و روان بنوازید، پس آن زمان هم که برای دلتان می نوازید، لذتی نمی برید. چرا که یادگیری اصول مقدم بر اجراست.
پس تمرینات تکنیکی و درسهای کتاب، اصول و قائده کلی را به شما یاد می دهد و درآن بین، به مرور زمان به فوت کوزه گری ساز خودتان پی می برید. لذا بایستی دسته اول را در اولویت قرار دهید. اینها عناوینی بود برای رسیدن به نتیجه ای کلی، تا در نهایت به پاسخ عنوان این مقاله «چگونه بر بی حوصلگی های پیش از تمرین غلبه کنیم؟» دست پیدا کنیم.
گفتیم که تمرینات کتاب و درسهای تکنیکی و کاربردی، کمی روتین و خشک است و ما اکثرا حس و حال انجام آن را نداریم و از آن فرار می کنیم. اما از جهتی انجام آنها به شدت حائز اهمیت است و در اولویت قرار دارد. پس باید مشغول آن شد. چون اگر شروع نکنیم، هر بار که از کنار ساز خود رد شویم، احساس می کنیم یک کار نکرده داریم و خود را مقصر می دانیم.
راه کار سامورایی جهت مشغول شدن به تمرین
قبول دارم ساز زدن مثل شستن ظرف یا خرید منزل نیست که جزء لیست کارهای روزانه قرار بگیرد. ساز زدن حس و حال می خواهد. اما گفتیم وقتی قرار باشد از نظر تکنیکی به نواختن یک ساز مسلط شویم، باید کمی بر احساس خود غلبه کنیم و احساس را خرج نواختن هایی کنیم که برای دلمان است. در این مواقع باید مثل یک سامورایی عمل کنید و به صورت ضربتی دست به ساز شوید و تمرین کنید. این یک فرمول دارد که در قالب تجربه ای از خودم برایتان تعریف میکنم.
زمانی که ردیف کار میکردم و درگیر یادگیری گوشه های موسیقی ایرانی بودم، به دلیل پیچیدگی آنها گاهی بی حوصله و بعضاً دچار عصبانیت های جزئی میشدم. مثلاً فردا کلاس داشتم و باید امروز سه درس را تمرین میکردم و فردا برای استاد اجرا می کردم. به هیچ عنوان حس اینکه سراغ ساز بروم نبود و ذهنم دائم از تمرین فرار میکرد. گوشی را دست می گرفتم و در اینستاگرام چرخی میزدم و بعد از چند دقیقه دوباره یادم می آمد که تمرین نکرده ام. این مرا به شدت کلافه می کرد.
آموزش سه تار در وب سایت نت به نت
تا اینکه تصمیم گرفتم از روش کتاب قورباغه ات را قورت بده استفاده کنم. در این کتاب گفته شده اگر بی مزه ترین کار شما در طول روز، قورت دادن یک قورباغه باشد(یعنی تا این حد چندش آور)، و بر انجامش مجبور باشید، این کار را اول روز انجام دهید. جلسه بعدی که ازکلاس برگشتم، بلافاصله شروع کردم به تمرین. با خودم گفتم فقط 20 دقیقه تمرکزم روی تمرین خواهد بود. گوشی خاموش ، ذهن خالی از هر چیز، تمرکز روی نت و شروع!!
با اینکه خسته بودم ولی وقتی برای خودم 20 دقیقه زمان مشخص کردم و از الگوی "قورباغه ات را قورت بده" کمک گرفتم، تمرینم را کامل و دقیق انجام دادم و تا آخر روز خیالم راحت بود. روش سامورایی من عالی جواب داد و الان خیلی قدرتمندتر و دقیق تر به تمریناتم میرسم. تا حدی که مثلا روی کاناپه دراز کشیده ام و در اوج بی حوصلگی به سر می برم و یاد تمرین نکرده ام می افتم؛ در عرض چند ثانیه تصمیم می گیرم و این جمله را بلند میگویم: "الان وقت تمرین است و من 20 دقیقه تمرین میکنم!" در این 20 دقیقه فقط به تمرین می پردازم و به هیچ چیز دیگری فکر نمی کنم. بعد مثل یک سامورایی سلحشور خود را از جا میکنم و ساز را برمیدارم و شروع به تمرین میکنم. به شما دوستان عزیز هم پیشنهاد میکنم این روش را امتحان کنید. در ضمن کتاب معروف قورباغه ات را قورت بده را نیز مطالعه کنید و از آن انگیزه بگیرید.